سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی توباتو
 
قالب وبلاگ
نویسندگان

باور نمی کنم که تو همون توی قدیمی

           همون رفیق گریه ی با خنده هام صمیمی

هر چی که داشتم یه شبه رفتی ازم گرفتی

          من خوش عشق تو شدم اونم با غم گرفتی

بی وفا این بود رسمش؟ رسم روزگار این بود؟ این بود منی رو که چند سال منتظرت شدمو رو فراموش کنی؟ بری پیش اون یکی؟ تو سختیام تنهام بذاری؟ نمک رو زخمم بپاشی؟ بری و تنهام بذاری؟ منو از یاد ببری ؟ بسپری به طوفان خاطره ها ؟ ای بی وفا ! ولی بدون که من هیچ وقت تورو به طوفان خاطره ها نمی سپرم...

 قصه ی زندگی من قصه ایست که متن آن وجود توست و اتمامش نبود تو ...


[ یکشنبه 90/11/2 ] [ 10:44 عصر ] [ پارمیدا ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 48247